Total search result: 201 (919 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
|
English |
Persian |
Menu
|
|
addressing U |
بزرگترین محلی که یک برنامه مشخص یا CPU میتواند مستقیما به آن دستیابی داشته باشد |
|
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
|
doubled up U |
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد |
|
|
doubled U |
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد |
|
|
double U |
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد |
|
|
id U |
کلمه رمز یا کلمهای کاربری را مشخص میکند تا به سیستم دستیابی داشته باشد |
|
|
large scale computer U |
که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی |
|
|
java U |
مجموعهای از توابع استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد از دورن برنامه java به پایگاه داده دستیابی داشته باشد |
|
|
record U |
برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند |
|
|
variables U |
ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند |
|
|
variable U |
ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند |
|
|
encapsulated U |
دستور Post Script که یک تصویر یا صفحه را در یک فایل شرح میدهد که میتواند در یک برنامه گرافیکی یا DTP قرار داشته باشد |
|
|
one level address U |
آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد |
|
|
power U |
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد |
|
|
CD quality U |
چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد |
|
|
powered U |
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد |
|
|
powers U |
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد |
|
|
powering U |
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد |
|
|
fixes U |
فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد |
|
|
fix U |
فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد |
|
|
passwords U |
کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد |
|
|
password U |
کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد |
|
|
caches U |
بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد |
|
|
cache memory U |
بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد |
|
|
cache U |
بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد |
|
|
absolute ceiling |
حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد |
|
|
maps U |
پورت ورودی /خروجی که قابل دستیابی است انگار که محلی از حافظه در محدوده آدرس طبیعی CPU باشد |
|
|
map U |
پورت ورودی /خروجی که قابل دستیابی است انگار که محلی از حافظه در محدوده آدرس طبیعی CPU باشد |
|
|
help U |
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه |
|
|
helps U |
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه |
|
|
helped U |
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه |
|
|
do while U |
یک دستور برنامه نویسی زبان سطح بالا که تا موقعی که شرایط معینی وجود داشته باشد دستورالعملهای حلقهای را اجرا میکند |
|
|
One day I want to have a horse of my very own. U |
روزی من می خواهم یک اسب داشته باشم که شخصا به من تعلق داشته باشد. |
|
|
partition U |
فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است |
|
|
partitions U |
فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است |
|
|
ram U |
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory |
|
|
rammed U |
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory |
|
|
rams U |
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory |
|
|
microprocessor U |
بزرگترین آدرس در ح CPU که مستقیما قابل آدرس دهی است بدون روشهای خاص |
|
|
microprocessors U |
بزرگترین آدرس در ح CPU که مستقیما قابل آدرس دهی است بدون روشهای خاص |
|
|
imperfect competition U |
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد |
|
|
absolute address |
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیله ای دستیابی دارد |
|
|
reference U |
دستیابی به محلی در حافظه |
|
|
references U |
دستیابی به محلی در حافظه |
|
|
actual address U |
آدرس ذخیره سازی کامپیوتری که مستقیما و بدون هر گونه تغییری به یک محل یا وسیله دستیابی دارد |
|
|
main U |
MAR با دستیابی سریع که محلهای آن به سرعت و مستقیما توسط CPU قابل آدرس دهی هستند |
|
|
hooks U |
نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند |
|
|
hook U |
نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند |
|
|
module U |
بخش کوچک برنامه بزرگ که در صورت لزوم میتواند مستقل به عنوان یک برنامه کار کند |
|
|
modules U |
بخش کوچک برنامه بزرگ که در صورت لزوم میتواند مستقل به عنوان یک برنامه کار کند |
|
|
generate U |
محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است |
|
|
generated U |
محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است |
|
|
generating U |
محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است |
|
|
generates U |
محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است |
|
|
alternates U |
که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند |
|
|
alternate U |
که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند |
|
|
alternated U |
که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند |
|
|
conditional U |
نقط های که پس از آن برنامه نویس میتواند به انتهای مجموعهای دستور جهش کند که البته بستگی به داده یا وضعیت برنامه دارد |
|
|
flip-flopped U |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
|
|
flip-flop U |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
|
|
flip-flopping U |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
|
|
flip-flops U |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
|
|
open back U |
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.] |
|
|
hydroxide U |
داشته باشد |
|
|
keep your peck up U |
دل داشته باشد |
|
|
worksheet U |
ی داشته باشد |
|
|
real address U |
آدرس مطلق که مستقیماگ به محلی از حافظه دستیابی دارد |
|
|
identification U |
بخشی از کد اصلی برنامه COBOL که مشخصه ها و قالبهای داده و متغیر در برنامه مشخص اند |
|
|
closes U |
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |
|
|
close U |
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |
|
|
closest U |
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |
|
|
closer U |
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |
|
|
cache U |
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند |
|
|
caches U |
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند |
|
|
cache memory U |
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند |
|
|
if any U |
اگر داشته باشد |
|
|
routinely U |
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |
|
|
routine U |
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |
|
|
routines U |
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |
|
|
random access U |
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی با هر ترتیبی , معمولاگ به صورت IC , فراهم میکند |
|
|
self- U |
حلقهای که هر محل یا دستیابی ثبات را در حین اجرا به محلی که بودند بر می گرداند |
|
|
frothily U |
بی انکه مغزیامعنی داشته باشد |
|
|
the u states U |
کشوری که پادشاه داشته باشد |
|
|
irrelatively U |
بی انکه وابستگی داشته باشد |
|
|
the u kingdom U |
کشوری که پادشاه داشته باشد |
|
|
ineffectively U |
بی انکه اثری داشته باشد |
|
|
aggregates U |
بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود |
|
|
aggregate U |
بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود |
|
|
SAR U |
ثباتی درCPU که حاوی آدرس بعدی محلی است که باید دستیابی شود |
|
|
carbuncle U |
لعلی که تراش محدب داشته باشد |
|
|
numbly U |
بی انکه حس داشته باشد یا تکان خورد |
|
|
incomparably U |
بدون اینکه نظر داشته باشد |
|
|
roundelay U |
تصنیف یاسرودی که برگردان داشته باشد |
|
|
off the point U |
بدون اینکه وابستگی داشته باشد |
|
|
irrelevantly U |
بدون اینکه وابستگی داشته باشد |
|
|
for no p reason U |
بی انکه دلیل خاصی داشته باشد |
|
|
unauthorized U |
آنچه باید مجوز داشته باشد |
|
|
carbuncles U |
لعلی که تراش محدب داشته باشد |
|
|
sites U |
محلی که پایه چیزی باشد |
|
|
site U |
محلی که پایه چیزی باشد |
|
|
sited U |
محلی که پایه چیزی باشد |
|
|
large ship U |
کشتی که بیش از 731 مترطول داشته باشد |
|
|
inefficaciously U |
ناسودمندانه بی انکه سودیا فایدهای داشته باشد |
|
|
pointlessly U |
بی انکه معنی ویژه یا لطفی داشته باشد |
|
|
titular charge daffaires U |
کاردارسفارتخانه در حالی که اختیارات خاص داشته باشد |
|
|
on occasion U |
لدی الاقتضا هر وقت موقعیت داشته باشد |
|
|
corporate town U |
شهری که حقوق بلدی داردومیتواندشهرداری داشته باشد |
|
|
corporator U |
گروه یا شرکتی که شخصیت حقوقی داشته باشد |
|
|
gazebo U |
عمارت تابستانی که چشم اندازخوبی داشته باشد |
|
|
nutritively U |
چنانکه قوت دهدیا غذائیت داشته باشد |
|
|
four in hand U |
گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد |
|
|
four by four U |
خودرو چهارچرخی که هرچهارچرخ ان نیرو داشته باشد |
|
|
nutritiously U |
چنانکه قوت دهد یا غذائیت داشته باشد |
|
|
reefers U |
خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد |
|
|
reefer U |
خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد |
|
|
charges U |
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند |
|
|
charge U |
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند |
|
|
fields U |
تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد |
|
|
fielded U |
تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد |
|
|
field U |
تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد |
|
|
software U |
هر برنامه یا گروه برنامه هایی که نحوه اجرای نرم افزار را مشخص میکند و شامل سیستم عامل , پردازشگر کلمه و برنامههای کاربردی است |
|
|
interactive U |
سیستم چند رسانهای که کاربر دستوری وارد میکند و برنامه پاسخ میدهد یا کاربر میتواند عملیات را کنترل کند و نیز نحوه کار برنامه را |
|
|
machine address U |
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیلهای دستیابی دارد. مقایسه شود با آدرس اندیس #INDEX ADDRESS |
|
|
private U |
محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی |
|
|
privates U |
محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی |
|
|
remoter U |
کاربری که به بسته الکترونیکی دستیابی دارد بدوون نیاز به اتصال به سرور اصلی شبکه محلی |
|
|
remotest U |
کاربری که به بسته الکترونیکی دستیابی دارد بدوون نیاز به اتصال به سرور اصلی شبکه محلی |
|
|
remote U |
کاربری که به بسته الکترونیکی دستیابی دارد بدوون نیاز به اتصال به سرور اصلی شبکه محلی |
|
|
toneme U |
لفظی که درالسنه اهنگی تلفظ خاصی داشته باشد |
|
|
pay d. U |
خاک زرداریاسیم دارکه شستن ان صرف داشته باشد |
|
|
lugger U |
زورق بادبانی که یک یا چندبادبان چهار گوش داشته باشد |
|
|
convalescent center U |
یکان بهداری که فرفیت 0051 تختخواب را داشته باشد |
|
|
What effect do you think the changes will have on you? U |
فکر می کنید تغییرات چه تاثیری بر شما داشته باشد؟ |
|
|
fractional reserve banking U |
بانک باید 02دلار ذخیره قانونی داشته باشد |
|
|
boroughs U |
شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد |
|
|
lagan U |
کالایی که درته دریابا گویهای نگاه داشته باشد |
|
|
borough U |
شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد |
|
|
set in <idiom> U |
تغییرات آب وهوا شروع وممکنه ادامه داشته باشد |
|
|
bad break U |
که اشتباهاگ در محلی از کلمه وارد شده باشد |
|
|
nominative subject U |
اسم یا ضمیری که بعلت میندبودن حالت فاعلی داشته باشد |
|
|
double coincidence of wants U |
نیازها وضعیتی که باید در مبادله پایاپای وجود داشته باشد |
|
|
over voltage protection U |
وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد |
|
|
to drag in a subject U |
موضوعی رابدون انکه ضرورت داشته باشد بمیان اوردن |
|
|
laid paper U |
کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد |
|
|
I don't think there's any question about it. U |
من فکر نمی کنم که در مورد آن تردیدی وجود داشته باشد. |
|
|
cyclic U |
دستیابی به اطلاع ذخیره شده که فقط در یک نقط ه مشخص در حلقه اتفاق میافتد |
|
|
users U |
رکوردی که کاربر را مشخص میکند و حاوی کلمه رمز آن و حقوق دستیابی آن است |
|
|
user U |
رکوردی که کاربر را مشخص میکند و حاوی کلمه رمز آن و حقوق دستیابی آن است |
|
|
restricting U |
محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده |
|
|
restrict U |
محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده |
|
|
restricts U |
محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده |
|
|
interlocking directorate U |
حالتی که شخص واحد ریاست چندین کمپانی رقیب را داشته باشد |
|
|
quantum meruit U |
هر قدر کارش واقعا" ارزش داشته باشد در دعوی کارگربر کارفرما |
|
|
rate U |
بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد |
|
|
rates U |
بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد |
|
|
conned U |
در DOS و 2/OS نام دستگاهی که به صفحه کلید ومونیتور دلالت داشته باشد |
|
|
con U |
در DOS و 2/OS نام دستگاهی که به صفحه کلید ومونیتور دلالت داشته باشد |
|
|
nunc pro tunc U |
حکم یا سند جدید الصدور که نسبت به گذشته تاثیر داشته باشد |
|
|
conning U |
در DOS و 2/OS نام دستگاهی که به صفحه کلید ومونیتور دلالت داشته باشد |
|
|
controlling company U |
موسسهای که یک یا چندموسسه دیگر را تحت کنترل یاتملک داشته باشد paterncompany |
|
|
cons U |
در DOS و 2/OS نام دستگاهی که به صفحه کلید ومونیتور دلالت داشته باشد |
|
|
querying U |
که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد |
|
|
personal U |
ترتیب یکتای ارقام که یک کاربر را برای تامین اجازه دستیابی به سیستم مشخص میکند. |
|
|
query U |
که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد |
|
|
queried U |
که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد |
|
|
queries U |
که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد |
|
|
descriptor U |
کدی که مشخص کننده نام فایل یا نام برنامه یا کد رمز به فایل را مشخص میکند |
|
|
share U |
حافظهای که با بیش از یک CPV قابل دستیابی باشد |
|
|
shared U |
حافظهای که با بیش از یک CPV قابل دستیابی باشد |
|
|
shares U |
حافظهای که با بیش از یک CPV قابل دستیابی باشد |
|
|
reserves U |
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد |
|
|
universal time U |
زمان که به گردش زمین بستگی داشته باشد و لذا بطورمطلق یکسان نمیباشد |
|
|
reserving U |
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد |
|
|
reserve U |
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد |
|
|
industrial union U |
اتحادیهای که هر نوع کارگر بدون توجه به کارش میتواند در ان عضو باشد |
|
|
analysis U |
بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد |
|
|
alphanumeric U |
عملوندی که میتواند شامل حروف الفبا- عددی مانند رشته ها باشد |
|
|
meniscus U |
سطح منحنی بالای ستونی ازمایع که میتواند محدب یامقعر باشد |
|
|
server U |
که به کاربر امکان دستیابی به فایلهای کامپیوتر دیگر و وسایل جانبی روی شبکه میدهد به صورتی که گویی منابع محلی هستند |
|
|
map U |
با آدرسهای اختصاص داده شده به وسیله ورودی یا خروجی کامپیوتر به طوری که قابل دستیابی باشند گویی محلی از حافظه هستند |
|
|
maps U |
با آدرسهای اختصاص داده شده به وسیله ورودی یا خروجی کامپیوتر به طوری که قابل دستیابی باشند گویی محلی از حافظه هستند |
|
|
monitor U |
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند |
|
|
customs of war U |
اداب مربوط به جنگ که بدون انکه قدرت قانونی داشته باشد موردقبول دولتهاست |
|
|
monitored U |
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند |
|
|
addressable U |
ترمینالی که دادهای را می پذیرد که آدرس صحیح و شماره شناسایی در ابتدای پیام داشته باشد |
|
|
monitors U |
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند |
|
|
Those who play with edged tools must expect to be . <proverb> U |
کسى نه با وسائل تیز بازى مى کند باید انتظار بریده شدن دستش را داشته باشد . |
|
|
equitable mortgage U |
بدون انکه موضوع این عمل یاتاسیس صراحتا" یا منجزا"به رهن دلالت داشته باشد |
|
|
registers U |
ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد |
|
|
register U |
ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد |
|
|
registering U |
ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد |
|
|
string U |
متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد |
|
|
machines U |
شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند |
|
|
location U |
شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است مشخص میکند |
|
|
machine U |
شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند |
|
|
machined U |
شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند |
|
|
locations U |
شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است مشخص میکند |
|
|
wraparound U |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
|
|
worded U |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
|
|
word wrap U |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
|
|
word U |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
|
|
Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced. U |
زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد. |
|